سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طابع ـ مهر زننده بر دلها ـ به پایه ای از پایه های عرش آویخته است، پس هرگاه حرمتی شکسته شد و خطایی جاری گشت [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
خنده - شادی - سرگرمی
درباره



خنده - شادی - سرگرمی


بامشاد
از قدیم گفتم خنده بر هر درد بی درمان دواست. اومدم با این وبلاگ خنده ای بر گوشه لبهای شما بذارم.
پیوندها

وقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعد
            فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا
            مرا ببخشد!
           

غضنفر نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش می کنند و غضنفر
            هم اول یک پنج دقیقه‌ای مبهوت به سؤالا خیره می شه، بعد یک پنج تومنی
            از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر
            کردن. بعد 40-50 دقیقه ممتحن میبینه غضنفر خیس عرق شده، هی داره یک سکه
            رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟
            غضنفر میگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک می کنم!

 

غضنفر کیس کامپیوترش رو میبره تعمیرگاه می گه آقا اینو برای ما تعمیر
            کن. مرده می گه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جا
            لیوانیش بیرون نمیاد!

 

غضنفر میره دستشویی و در می زنه. یه عربه می گه: اهم... غضنفر می‌گه:
            حالا اسمت چیه؟ عربه میگه: محمد حسن خلیل. غضنفر می‌گه: ای
            پدرسوخته‌ها، سه تایی رفتین توالت؟

 

زن غضنفر : بازم جلو جمع به من گفتی احمق؟
غضنفر : ببخشید عزیزم! نمی دونستم این راز باید فقط بین من و تو باقی بمونه!!

 

 

به یارو میگن شیعه هستی یا سنی ؟ میگه به حضرت عباس ما عشایریم.

 

لبخند کوچک شما مارا کافی است .....مدیر وبلاگ بامشاد

 

 

 

 

 



نوشته شده توسط بامشاد 89/4/16:: 12:8 عصر     |     () نظر